loading...
حرفهای رنگین کمانی
رمیصا فخاری فر بازدید : 59 چهارشنبه 24 آبان 1391 نظرات (0)

 

یکی از دوستام تعریف می کرد :
"با اتوبوس از یه شهر دیگه داشتم میومدم یه بچه 5-6 ساله رو صندلی جلویی بغل مامانش یه شکلات کاکایویی رو هی میگرف طرف من هی میکشید طرف خودش. منم کرمم گرفت ایندفعه که بچه شکلاتو آورد یه گاز بزرگ زدم!بچه یکم عصبانی شد ولی مامان باباش بهش یه شکلات دیگه دادن.خیلی حال میکردم که همچین شیطنتی کردم .یکم که گذشت دیدم تو شکمم داره یه اتفاقایی میوفته.رفتم به راننده گفتم آقا نگه دار من برم دستشویی. خلاصه حل شد. پونزده دقیقه نگذشه بود باز همون اتفاق افتاد.دوباره رفتم...سومین بار دیگه مسافرا چپ چپ نیگا میکردن.اینبار خیلی خودمو نگه داشم دیدم نه انگار نمیشه رفتم راننده گفت برو بشین ببینیم توام مارو مسخره کردی...رفتم نشستم سر جام از مامان بچه پرسیدم ببخشید این شکلاته چی بود؟گفت این بچه دچار یبوسته، ما روی شکلاتا مسهل میمالیم میدیم بچه میخوره!!!خلاصه خیلی ناجور گیر کرده بودم.خیلی ب
ه ذهنم فشار آوردم بالاخره به خانومه گفتم ببخشید بازم ازین شکلاتا دارین؟گف بله و یکی داد..رفتم پیش راننده گفتم باید اینو بخورین. الا و بلا که امکان نداره دستمو رد کنین.خلاصه یه گاز خوردو من خوشحال اومدم سر جام . ده دقیقه طول نکشید راننده ماشینو نگه داشت!!!منم پیاده شدم و خوشحال از نبوغی که به خرج دادم! ده دقیقه دیگه باز ماشینو نگه داشت...! بعد منو صدا کرد جلو گفت این چی بود دادی به خورد من؟ گفتم آقا دستم به دامنت منم همین مشکلو داشتم! کار همین شکلاته بود!شما درکم نمیکردین! خلاصه راننده هر ده پونزده دقیقه نگه میداشت منو صدا میکرد میگفت هی جوون! بیا بریم!

نتیجه اخلاقی : وقتی دیگران درکتون نمی کنند ، یه کاری کنید درکتون کنند.!!!

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 105 سه شنبه 23 آبان 1391 نظرات (0)


1-باز کردن کمربند به اندازه چند سولاخ (این عمل بصورت اتومات توسط همه همشهری ها بعد از خوردن ظرف اول انجام میشه)

2-معده مشهدی ها از نوع ارتجاعی بوده و توانایی خاصی در هنگام صرف این غذا بوجود آمده بطوری که معده تا چند برابر اتساع پیدا میکنه


هیچ وخت سر خوردن شله حتی با کودکان مشدی وارد کل کل نشین

3-سطل دارها قهرانان بی چون و چرای مجالس شُله خوری اَن (هر چقدر تعداد سطل ها بیشتر باشه به همون نسبت طرف میزان قهرمانیش بالاتر میره)
اینا حکم شوالیه دارن پس خم شید و احترام بذارید

4-رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود (کسی که تند تند شله میخوره قطعا مشهدی نست چون مشهدی ها آروم آروم گرم میشن)

5-و در آخر اینکه نمیشه شُله خورد و کنارش کوکا نخورد ، شُله و کوکا مُکمل هم اَن . . .
ینی هر کی شُله بخوره و کنارش کوکا نخوره بعدش اگه بمیره به مرگ جاهلیت مرده . . .
رمیصا فخاری فر بازدید : 53 یکشنبه 21 آبان 1391 نظرات (0)

ﺑﺎﺑﺎ ﺑــــﺰﺭﮔــــــﻢ ﺧﻴﻠـــــﻲ ﺟﺪﻱ ﻣﻌﺘﻘـــــﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﻛــــﻞ ﻫﺎﻱ ﺍﻳﺮﺍﻧﺴــــﻞ ﺭﻭ ﻫﻢ ﻣﺮﺣــــﻮﻡ ﺭﺿﺎﺷــــــﺎﻩ ﻧﺼﺐ ﻛـــــــﺮﺩﻩ !!!



یکی از معضلات امروزه ی جوانان اینه که وقتی یه مادر و دختر رو با هم توی خیابون میبینند واقعــاً نمیدونن به کدوم شماره بدن !



دانش اگر در ثریا باشد مردانی از سرزمین پارس به دنبال ثریا خواهند رفت!



قدرت بوگاتی ۱۰۰۱اسب بخاره قدرت پراید ۶۳ الاغ بی‌ بخار



سالها گذشت و گذشت و گذشت و ساندیسها کماکان تولید شدند و تولیدکنندگان
نوشتند از "اینجا" باز کنید و مردم همچنان از "آنجا" باز میکردند!




اینی که میگن حسنی به مکتب نمیرفت وقتی میرفت جمعه میرفت" منظور اینه که
حسنی فراگیر پیام نور میخونده ؟!




یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود(دقت کنید،هیچ کس نبود) در آبادی
کوچکی مردمی زندگی می کردند… حالا می فهم، ما با قصه خواب نمی رفتیم.
همون اول هنگ می کردیم!!!




خانمه ۲۰۶ رو زده به تیر برق ، ماشین نصف شده ! به افسر میگه یعنی اشتباه
از من بوده ؟ افسر : پـَـــ نــه پـَـــ علت حادثه خواب آلودگیه تیر چراغ
بوده !

 

مامانم میگه وقتی رفتم پرینت تلفن رو گرفتم معلوم میشه چه سایتای مستهجنی میری!


من ... :|

مخابرات منطقه مون :|

وزیر فرهنگ و ارشاد : |

گراهام بل توو قبر ... : |




ﺗﻔﺎﻭﺕ ﭼﺖ ﺑﺎﻳﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﻭ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ:
ﺑﺎ ﻳﮏ ﺧﺎﺭﺟﻲ
boy:hi
Girl:hi
boy:how are you?
Girl:im fine and you
boy:im good too
Girl:so nice
boy:where are you from and how old are
you ?
Girl:england 22 years old
boy:ok nice to meet you
Girl:me too honey
ﺣﺎﻻ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ
پسر:hi
پسر:hiiiii
پسر:slm kardama
پسر:aloooooo
دختر: ﭼﻲ ﻣﻴﮕﻲ ﻋﻦ ﺁﻗﺎ؟؟؟؟
|: |: |: :پسر




داشتم بدو بدو از پله ها پایین میرفتم که تو پاگرد پله دیدم دختر همسایه داره زور میزنه چمدون گنده رو ببره پایین.

گفتم : کمک میخوای؟

گفت ممنون!

چمدونو بلند کردم،زاییدم!70 کیلو بود! کم نیاوردمو مثل قاطر 4 طبقه رو دوییدم پایین.

به پارکینگ که رسیدم دیدم یارو هنوز بالای پله هاست و از لای نرده ها داره بُهت زده نگاه میکنه.

گفتم میخوای ببرم بیرون؟!

برگشت گفت: راستش داشتم میبردم بالا!!!!!!

من :|

چمدون :/

دختر همسایه :)




امیرتتلــــــــو : الوچراقطع کردی ؟؟؟
مـن : شارژم تموم شد ...
امیــــــر : چرادوباره قهر کردی ؟؟؟
... مــــــن : میگم شارژم تموم شد قهر چیه ؟؟؟
تتلـــــــو : یه چیزمیپرسم بعددیگه کاریت ندارم ...
... مــن : بپرس ...
امیرتتلــــــو : میشه برگردی ؟؟؟
مـــــــــن:خوب میشی ایشالا




درسته گفتن عروس باید با بقیه آرایشش فرق داشته باشه

ولی منظور این بوده که خوشگل تر بشه ، نه عجیب غریب تر :| !

بی زحمت یکی این آرایشگرا رو توجیه کنه !




دختره تو وضعیت تاهل زده متــــــــــأهـــل !!!
عكسای عروسیشم گذاشته توی آلبومش
بعد عنوان آلبومشو نوشته :
Very S e x y & HOT

یعنی سگ تو وضعیت تاهل خودت با اون شوهرت ، با اون بنیان خانواده ای که تو یه وَرشــی!




دوستم زنگ زده میگه می خوام برم تو اینترنت

گفتم خوب

گفت :کارت اینترنت هم گرفتم
گفتم خوب

گفت:گذاشتمش توی جا سی دی

گفتم چرا؟

خیلی قیافشو حق به جانب کرد و گفت:

خوب هرجا رو کیس گذاشتم نفهمیدم کجا بذارمش منم گذاشتم تو جا سی دی!

بیل گیتس :|

رییس گوگل :|

مخترع اینترنت :|

IBM رییس :|

مخترع کامپیوتر :O

مرحوم استیو جابز تو قبر :|

عکس العمل اولیه کارت تلفن :|

عکس العمل ثانویه کارت تلفن =))

من :|

رمیصا فخاری فر بازدید : 47 شنبه 20 آبان 1391 نظرات (0)

تصاویر جالب و بانمک

به قول یاسینمون که میگه

یه آهنگ بذار بلقصیم:))

وقتی هم که میرم طرف ضبط روشن کنم، میگه لمیصا پلی کن:))

بعدشم میگه:یاسین جون نانای کنه(فک کنم بچمون خودشیفته شده:)))!!!

ما هم دیگه میگیم بفرما نانای کن!!!

این معنای دقیق دیکتاتوریه به نظرم:)))

رمیصا فخاری فر بازدید : 55 جمعه 19 آبان 1391 نظرات (0)

از عشق های یه طرفه متنفرم............

 

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.


مثل عشق به ته دیگ.
عشق به پنیر 

عشق به لازانیا

عشق به اینترنت و مودم

عشق به بستنی میوه ای با دوتا اسکوپ شاتوت
عشق به آب زرشــــــــــــ ک و آب انار
عشق به ذرت مکزیکی!!!

))))))))))))))))).

رمیصا فخاری فر بازدید : 83 جمعه 19 آبان 1391 نظرات (0)

 


وبلاگ خاطرات یک عاقد: از همان روز اول مراجعه به آزمایشگاه ، داماد نشان می‌داد که به قولی سر و زبان‌دار است.

در روز عقد پس از این که برای بار سوم از عروس وی درخواست وکالت کردم و خانم قندساب گفت: عروس زیرلفظی می‌خواد، داماد شوکه شد و یواشکی خطاب با خانم‌های تور و قندگیر گفت: بابا هماهنگی می‌کردین خب! بعد به مادرش اشاره کرد و مادر هم به سراغ کیفش رفت و حلقه‌ها را درآورد. خانمی یواشکی گفت: اون نه ! زیر لفظی می‌خواد... مادر باز هم گشت ظاهرا چیزی پیش‌بینی نشده بود.

داماد که در منگنه قرار گرفته و همه نگاه‌ها به سمت او جلب شده بود، بلند شد و از جیب پشت شلوارش کیف پول را بیرون کشید و با صدای غیژ مخصوص بازکردن چسب‌های اتیکتی ، کیف را باز و این ور و آن ورش را برانداز کرد. چیزی در آن یافت نشد...

داماد با حالت تاسف سرش را تکانی داد و طنازانه گفت: زیرلفظی باید کارت بکشیم دیگه! و به یکباره جمعیتی که به او چشم دوخته بودند از شدت خنده منفجر شدند و عروس هم پس از خنده آنها در حالی که خودش هم لبخند می‌زد گفت : بله!

تجربه یک عاقد : در آن لحظه خیلی‌ها حرف زدن عادی خود را هم فراموش می‌کنند.

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 80 جمعه 19 آبان 1391 نظرات (0)

 

رفته بودم سربازی، روز اول نشوندنمون رو زمین...
جناب سروان داد زد : کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟!!
منم با ذوق و شوق دستمو بردم بالا گفتم : من جناب!!!
گفت : پاشو اینا رو بشمار!!!! :|.
 
 
 
 
امروز یه پرایدُ دیدم که پشتش نوشته بود :

اعوذ بالله من النیسان الرجیم ! :))

به همین برکت !
=)))))))))))))))))
 
 
 
 
 
روزاي خوبم مياد ...!
فقط داديم چين برامون بسازه ارزون در بياد :)
 
 
 
 
نشد ما از یه دختر تعریف کنیم ، اونم در جواب نگه: همه همینُ میگن! :|

 

 
فقط یه کودک ایرانی وقتی میره تو صف نونوایی هرچی صبر می‌کنه می‌بینه همش آخره صفه! :
 
 
 
این محسن یگانه هم مارو گاگول فرض کرده
.
.
.
.

.
.
.
.

.
.
.
میگه بخند به حال من که حالم خنده داره

همین که نیشمون وا میشه میگه نخند به حال من که حالم گریه داره
:|
 
 
 
دختره هم دانشگاهیم ، عكس بابامو تو گوشيم ديده ميگه: واااااي عزيزم چقدر بابات گوگوليه من عاشقش شدم! عسیسمممم.......
يعني شرم و حيا و قورت داده. !!!! 
به بابام جريانو گفتم حالا نصف شبي گير داده ميگه:بيا يه چنتا عكس خفن ازم بگير:|...
 
خواهر زاده ام داشت شیطونی میکرد و سرو صدا راه انداخته بود 
یهو سرش خورد به میز 
با عربــده به باباش گفت بابااااااااا سرم خورد به میززز
باباش که از یه موضوعی اعصابش خورد بود گفت به درّک !!
خواهر زاده ام گفت نهههههه به میززز 
:|
 
اومدم خونه دیدم مامانم با یه قیافه در هم نشسته یه گوشه.
بهش میگم چیه چیزی شده ...
میگه میترسم بلایی سر مصطفی اومده باشه!
میگم خدا نکنه ... حالا مصطفی کی هست؟!

میگه پسر سلطان سلیمان!
:|
 
 
 
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺁﺩﺍﻣﺲ ﻧﻌﻨﺎﯾﯽ ﺷﯿﮏ ﻫﻢ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﻭ ﺍﺯﺵ ﺧﻮﺷﻢ ﺑﯿﺎﺩ
.
.
.
.
.
.
.
..ﻭﻗﺘﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﺍُﺭﺑﯿﺖ ﺷﺪﻩ ۱۸۰۰ ﺗﻮﻣﻦ :
 
 
 
بابام امروز خیلی ساکت و ناراحت اومد خونه 
سرش پایین بود
مامانم گفت چیزی شده؟
چرا انقدر ناراحتی؟
بابام گفت چیزی نیست برو لباس تیره هامو بیار ترجیحا مشکی باشه 
مامانم گفتی چیی؟؟؟؟ مشکی چرا؟ چی شده به من بگوووووووووووو
بابام گفت اروم باش مرگ حقه نباید خودتو اذیت کنی برا همه پیش میاد عمه خدا بیامرزت عمر خودشو کرده بود انشالا بهشت جاش باشه
یهو مامانم داد زد گفتتتتتتتت نهههههههه خدایاااااااا چرا اخــــه من پس فردا نوبت آرایشگاه داشتم چرا باید حالا بمیره :((((


 
تلویزیون بچهه رو نشون داد حافظ کل قرآن بود. بابام گفت یاد بگیر نصف توئه. یهو باباشم نشون دادن که اونمحافظ کل قرآن بود بابام کانالو عوض کرد :
 
 
 
 
مربی مهد کودک: کامی جان شمردن بلدی؟
کامی: آره! داییم یادم داده!
مربی : آفرین به تو پسر خوشگل و داییت! خوب حالا بگو ببینم، بعد از پنج چیه؟
کامی: شیش!
مربی: آفرین عزیزم، حالا بگو بعد از هفت چیه؟
کامی: هشت!
مربی : آفرین! حالا بگو بعد از ده چیه؟
کامی : سرباز

مربی :|
کامی =))))))
 
 
 
 
بزرگترین اشتباه عمرم این بود که به بابام پیشنهاد دادم وقتی بیکاره بیاد با لپ تاپم پاسور بازی کنه :
 
 
 
 
 
ﻣﺮﺩﻱ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﻳﻚ ﺷﺮﻛﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺭ ﺍﻣﺪ.
ﺩﺭ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﺭﻭﺯ ﻛﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺑﺎ ﻛﺎﻓﻪ ﺗﺮﻳﺎ ﺗﻤﺎﺱ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ : ﻳﻚ
ﻓﻨﺠﺎﻥ ﻗﻬﻮﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ.
ﺻﺪﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﺍﻧﻄﺮﻑ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺩﺍﺧﻠﻲ ﺭﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻱ ،
ﻣﻴﺪﺍﻧﻲ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻛﻲ ﺩﺍﺭﻱ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﻧﻲ ؟
ﻛﺎﺭﻣﻨﺪ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ
ﺻﺪﺍﻱ ﺍﻧﻄﺮﻑ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻣﺪﻳﺮ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﺷﺮﻛﺖ ﻫﺴﺘﻢ ، ﺍﺣﻤﻖ
ﻭ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺎ ﻟﺤﻨﻲ ﺣﻖ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﮔﻔﺖ : ﻭ ﺗﻮ ﻣﻴﺪﺍﻧﻲ ﺑﺎ ﻛﻲ
ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﻧﻲ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ !!
ﻣﺪﻳﺮ ﺍﺟﺮﺍﻳﻲ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ
ﻛﺎﺭﻣﻨﺪ ﺗﺎﺯﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﮔﻔﺖ : * ﺧﻮﺑﻪ * ﻭ ﺳﺮﻳﻊ ﮔﻮﺷﻲ ﺭﺍ
ﮔﺬﺍﺷﺖ !
 
 
 
 
خانمه 206 رو زد توی تیر چراغ برق سر محلمون ، ماشین کان فن یکون شد ، افسر اومده : با ترس ازش میپرس ، جناب سروان مقصر منم ؟؟!!!! افسر خیلی خونسرد گفت : خانم شما نگران نباش توی گزارش نوشتم : سانجه در اثر خواب آلودگی تیر چراغ بوده .
 
 
 
 
یه راه خوب واسه دک کردن پسرا :)
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
بهش بگید عاشقتم.خیلی دوست دارم بیا همین الان ازدواج کنیم
عرض چند ثانیه محل حادثه را ترک میکنن وتا آخر عمر برنمیگردن:

 

 

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 69 چهارشنبه 17 آبان 1391 نظرات (0)

 

 


تعدادی مرد در رخت کن یک باشگاه گلف هستند ... .

موبایل یکی از آنها زنگ می زند ,مردی گوشی را بر میدارد و روی اسپیکر می گذارد و شروع به صحبت می کند.

همه ساکت میشوند و به گفتگوی او با طرف مقابل گوش می دهند !


مرد: بله بفرمایید ...

زن: سلام عزیزم!... منم!... باشگاه هستی؟

مرد:سلام بله باشگاه هستم.

زن: من الان توی فروشگاهم یک کت چرمی خیلی شیک دیدم فقط هزار دلاره میشه بخرم؟

مرد: آره اگه خیلی خوشت اومده بخر .

زن:می دونی از کنار نمایشگاه ماشین هم که رد میشدم دیدم اون مرسدس بنزی که خیلی دوست داشتم رو واسه فروش آوردن خیلی دلم میخواد یکی از اون ها رو داشته باشم ...

مرد:چنده؟

زن:شصت هزار دلار!!!

مرد:باشه اما با این قیمتی که داره باید مطمئن بشی که همه چیزش رو به راهه !!!

زن: آخ مرسی یه چیز دیگه هم مونده اون خونه ای که پارسال ازش خوشم میومد رو هم واسه فروش گذاشتن 950000 دلاره !!!

مرد: خوب برو بگو 900000 تا اگه میتونی بخرش !

زن: باشه بعدا می بینمت خیلی دوست دارم .

مرد:خداحافظ عزیزم...

مرد گوشی را قطع میکند . مرد های دیگر با تعجب و حسرت و مات و مبهوت به او خیره میشوند!!!

مرد درحالی که گوشی را روی میز می گذارد می پرسد: ببخشید کسی از شما نمیدونید این گوشی مال کیه؟!!!
 
 

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 60 چهارشنبه 17 آبان 1391 نظرات (0)

سفره عقد 
زن :عزیزم امید وارم همیشه عاشق بمانیم وشمع زندگیمان نورانی باشد. 

مرد: عزیزم کی نوبت کیک می شه؟ 

روز زن 
زن : عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی خودت بهترین هدیه ایی. 

مرد: خوشحالم تو رو انتخاب کردم اشپزی تو عالیه عزیزم (نکته نهفته:شام چی داریم؟) 

روز مرد 
زن :وای عزیزم اصلا قابلتو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم. 

مرد:حالا اشکال نداره عزیزم سال دیگه جبران می کنی (چه بوی غذایی می یاد) 

روز بعد از تولد بچه 
زن:وای مامانی بازم گرسنه هستی , (عزیزم شیر خشک بچه رو ندیدی) 

مرد: با دهان پر(نه عزیزم ندیدم , راستی یادم باشه بازم ازاین مارک بخرم،چقدر خوشمزه است) 

چهل سال بعد 
زن :عزیزم شمع زندگیمون داره بی فروغ میشه ما دیگه  پیر شدیم 

مرد :یعنی دیگه کیک نخوریم 

دو ثانیه قبل از مرگ 
زن :عزیزم همیشه دوستت داشتم 

مرد: گشنمه 

وصیت نامه 
زن: کاش مجال بیشتری بود تا درمیان عزیزانم می بودم ومحبتم رانثارشان می کردم ،تمام زندگی ام را!! 

مرد:شب هفتم قرمه سبزی بدید 

اون دنیا 
زن : خطاب به فرشته ی مسئول :خواهش می کنم ما را از هم جدانکنید , نه نه عزیزم , خدایا به خاطر من
(((وسر انجام موافقت می شه مرد از جهنم بره بهشت))) 
مرد :خطاب به دربان جهنم: حالا توی بهشت غذابیشتر چیه ،شام چی میدن ؟؟؟؟؟؟؟؟

رمیصا فخاری فر بازدید : 67 چهارشنبه 17 آبان 1391 نظرات (0)

 

در طول ترم:    jazzaab.ir
.

.
سه روز مانده به امتحان:    
احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir
.

.
دو روز مانده به امتحان:    
احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir
.

.
شب امتحان:    
احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir

.


.
یک ساعت مانده به امتحان:    
احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir
.

.
سر جلسه امتحان:    
طنز و خنده
.

.
هنگام خروج از جلسه:    
احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir
.

.
یک هفته بعد از امتحان:    
احوالات دانشجویان در طول سال !! (طنز) www.taknaz.ir

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 54 سه شنبه 16 آبان 1391 نظرات (0)

 


من نمیدونم این بچه خرخون ها تو مدرسه و دانشگاه وقتی ازدواج کردن و

بچه دار

شدن از چه افتخاراتی میخوان واسه بچه هاشون تعریف کنن ؟!


آخه یه فرار از مدرسه ای ، یه کتک خوردن از ناظمی ، یه واحدهای پاس

نشده ای یه دعوا و بزن بزنی ، یه چیزی باید باشه که با هیجان تعریف

کنن !! والا! :
 
 
 
 
 

بابام امروز خیلی ساکت و ناراحت اومد خونه 
سرش پایین بود
مامانم گفت چیزی شده؟
چرا انقدر ناراحتی؟
بابام گفت چیزی نیست برو لباس تیره هامو بیار ترجیحا مشکی باشه 

مامانم گفتی چیی؟؟؟؟ مشکی چرا؟ چی شده به من بگوووووووووووو
بابام گفت اروم باش مرگ حقه نباید خودتو اذیت کنی برا همه پیش میاد عمه خدا بیامرزت عمر خودشو کرده بود انشالا بهشت جاش باشه 
یهو مامانم داد زد گفتتتتتتتت نهههههههه خدایاااااااا چرا اخــــه من پس فردا نوبت آرایشگاه داشتم چرا باید حالا بمیره :((((
 
 
 
 

 
اون معلمی که موقع روخونی میدید من دارم با بغل دستیم حرف میزنم یهو میگفت ادامشو تو بخون عمه داشت آیا ؟
:|
 
 
 
 

بَ رَ بَ بَ چیست؟
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
همون برو بابای خودمونه
اینو در پاره ای مواقع با دهنی کج، واسه تضعیف روحیه طرف بکار میبرن
 
 
 
 

بــــچه پـــررو کیست ؟
.
.
.
.


.
.
.
.
.
.
.

موجودی بسیار محترم که حجم حرفهایش از دوبرابر مساحت دهانش نیز بیشتر است
 
 
 
 

مدل های عزیز توجه کنن !!!
عکسای لب استخر تموم شد دیگه یواش یواش خودتونو اماده کنید نوبت عکسای تو پیست اسکی و برفه
 
 
 
 

تلویزیون بچهه رو نشون داد حافظ کل قرآن بود. بابام گفت یاد بگیر نصف توئه. یهو باباشم نشون دادن که اونمحافظ کل قرآن بود بابام کانالو عوض کرد :)
 
 
 

 
همانا بـه فرزندان خود بازي Angry Birds بياموزيد كه مُرَوّج فرهنگ ايثار و شهادت طلـبی است ولا غیر !
 
 
 
 

ما آخرش نفهمیدیم

اگه ۲۰۱۲ دنیا تموم میشه پس چرا pes 2013 اومده ؟؟
 

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 56 یکشنبه 14 آبان 1391 نظرات (0)

 


ناصرالدین شاه در سفر فرنگ
نقل است که ناصرالدین شاه وقتی به اولین سفر اروپایی خود رفت در کاخ ورسای و توسط پادشاه فرانسه از او پذیرایی شد، بعد از مراسم شام، اعلی حضرت سلطان به قضای حاجتش نیاز افتاد و با راهنمایی یکی از نوکرها به سمت یکی از توالت‌های کاخ ورسای هدایت شد.
سلطان بعد از ورود به دستشویی هرچه جستجو کرد چیزی شبیه به �موال� های سنتی خودمان پیدا نکرد و در عوض کاسه‌ای دید بزرگ که معلوم نبود به چه کار می‌آید، غرورش اجازه نمی‌داد که از نوکر فرانسوی بپرسد که چه بکند؟ پس از هوش خود استفاده کرد و دستمال مبارکش را بر زمین پهن کرد و همان جا...
حاجت که برآورده شد سلطان مانده بود و دستمالی متعفن؛ این بار با فراغ خاطر نگاهی به اطراف انداخت و پنجره‌ای دید گشوده بر بالای دیوار و نزدیک به سقف که در دسترس نبود پس چهار گوشه‌ی دستمال را با محتویات ملوکانه‌اش گره زد و سر گره را در دست گرفت و بعد از این که چند بار آن را دور سر گرداند، تا سرعت و شتاب لازم را پیدا کند، به سوی پنجره‌ی گشوده پرتاب کرد تا مدرک جرم را از صحنه‌‌ی جنایت دور کرده باشد.
گویا نشانه گیری ملوکانه خوب نبوده چون دستمال بعد از اصابت به دیوار باز می‌شود و محتویات آن به در و دیوار و سقف می‌پاشد. وضع از اول هم دشوارتر می‌شود. سلطان، بالاجبار، غرور را زیر پا می‌گذارد، از دستشویی بیرون می‌رود و به نوکری که آن پشت در انتظار بود کیسه ای پول طلا نشان می‌دهد و می‌گوید این را به تو می‌دهم اگر این کثافت کاری که کرده ام رفع و رجوع کنی.
می‌گویند نوکر فرانسوی در جواب ایشان تعظیم می‌کند و می‌گوید من دو برابر این سکه‌ها به اعلی حضرت پادشاه تقدیم خواهم کرد اگر بگویند چگونه توانسته روی سقف رفع حاجت کنند

نتیجه گیری با خود دوستان!!!

رمیصا فخاری فر بازدید : 56 یکشنبه 14 آبان 1391 نظرات (0)

 


خدا را شکر.. 
که هنوز با خاروندنِ ردِّ کشِ جوراب رویِ پامون، 
میتونیم یه ذره کیف کنیم!! 
هنوز این لذت را، نتونستن ازمون بگیرن..
.................

..............................
........
....
......
..

.................
....

همین دیگه.. 
به خدا ادامه نداره
 
 
 
 

 
اگه دیدی تویِ آرایشگاه، آریشگره زیاد داره رو سرتون کار میکنه، اصلاً فکر نکن دوستت داره یا واسش خیلی مهمی، فقط بدون گندی زده تو سرت! نمیدونه چجوری باید جَمِش کنه :|

 

 


 
یه کِش اونقدری کِش میاد که بضاعتشه... !
بعدش از یه جائی به بعد دیگه نمیتونه !
نه که نخواد !
نمیتونه ...
در میره , میخوره تو چش و چالت!!
 
 
 

ما که نه قیافه داریم نه پول....
.
.
.
.

.
.
.
..
.

دلمون خوشه اگه کسی بیاد سمتمون مارو واسه خودمون میخواد …

یه همچین دیدگاهی دارم نسبت به روابطم:)))
............................................................
 
 
 

 
دانلود چیست؟!
.
.
.
.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
کلمه ای پر معنی برای یه جوان ایرانی که به صورت ناخداگاه در اول سرچ گوگل نوشته میشود
 
 
 
 

یادمه دوران دانشجویی یه شب تو اتاق مهمون داشتیم بشقاب کم بود.
رفتم از بچه های اتاق بغل بشقاب بگیرم بعد نیم ساعت زیرو رو کردن اتاق دوتا بشقاب کثیف آورد!
یه نیگا بهش انداختم گفتم :حس نمیکنی اینا نشسته باشه ؟!
با اعتماد به نفس کامل گفت: ببین اینارو ببر بشور شام که خوردین کثیف پس بیار ..!
یعنی تا حالا این جوری قانع نشده بودم 
 
 
 

غیر ممکنه توی مدرسه های ایران درس خونده باشی و این جمله رو نشنیده باشی:
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
.
.
ببینید همه تون 0 بشین، یه دوزاری از حقوق من کم نمی کنن
همه تونم 20 بشین یه دوزاری به حقوق من اضافه نمی کنن

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 81 یکشنبه 14 آبان 1391 نظرات (0)

 


فیلم خاطرات آقوی همساده در برنامه کلاه قرمزی
 

آقو ما دیروز تو قبرستون بودیم دیدیم یه مراسم ختم واس یه بابایی گرفتن گفتیم مام شرکت کنیم ثواب داره...همه نشسته بودیم ناراحت یهو خونواده زن دوم مرحوم پیداشون شد!...آقو دوتا خونواده افتادن رو سر هم کتک و کتک کاری...مام رفتیم جداشون کنیم انقد مشت و لگد خورد تو پوزمون فکمون از 36جا شیکست! آخرشم دو طرف از شدت ناراحتی اشتباهی مارو جای مرحوم دفن کردن! ها ها ها...رفتیم اون دنیا موقع سوال جواب کردن هل شدیم


همو اول سر نام و نام خانوادگی گند زدیم مارو فرستادن شوفاژخونه جهنم! اوجا فقط ما بودیم و هیتلر!...تا مارو دید گفت ساده یه دقیقه ای نامه اعمال منو نگه دار بند کفشمو ببندم...دقیقا همو موقع دوتا فرشته اومدن واس بررسی نامه اعمال!...هیچی دیگه جنگ جهانی افتاد گردن ما هیتلرم بهشتی شد!ها ها ها...الآن نیم ساعته دارن به خاطر قتل عام تو فرانسه عذابم میدن!
 

 — 

رمیصا فخاری فر بازدید : 82 پنجشنبه 11 آبان 1391 نظرات (0)

 


آخه ننه ت میرفت هالووین،بابات میرفت هالووین،کیت میرفت که
تو اینجوری خودتو به در و دیوار میزنی هپی هالووین هپی هالووین میکنی؟!
خو آدم باش دیگه ای بابا ..!

حالا از اینا گذشته تا یادم نرفته: هپـــی هالووین :))
 
بدون شرح

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 72 پنجشنبه 11 آبان 1391 نظرات (0)

 

 
ﺍﯾﻨﺮﻭﺯﺍ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻢ ﭼﮏ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻫﻨﻮﺭ ﺗﻮ ﻃﺒﻘﻪ ﻣﺘﻮﺳﻄﯿﻢ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻗﺸﺮ ضعیف ﭘﯿﻮﺳﺘﯿﻢ..!
 
خیلی دردناکه اینهمه زحمت میکشی هفته رو تموم میکنی، دوباره یکی دیگه شروع میشه! :(
 
ما از اون پیرمرد، پیرزنای بی آزاری میشیم که حوصله ی کسی رو سر نمیبریم !
یه لپ تاپ بهمون بدن همه چی حله :
 
 
 
تو یه پاساژ راه میرفتم که یهو خوردم به یه نفر...
اون افتاد زمین سریع رفتم بلندش کردم و گفتم:
واقعا عذرخواهی میکنم!
وقتی دستشو گرفتم دیدم طرف از این مجسمه های مانکنیه که جلوی مغازه ها میذارن!
اطرافمو که نگاه کردم دیدم یه یارو داره بهم نگاه میکنه و یه لبخند تمسخر هم رو لباشه!
بهش گفتم: خنده داره؟؟ من فکر کردم آدمه!
یارو چیزی نگفت خوب که دقت کردم دیدم همونم یه مانکنه ..!
:(
 
 
 
اگه میخواید دوستیتون پایدار بمونه و ادامه پیدا کنه:
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
هرکی دُنـــگِ خودشو بده
 
 
 
 
دقت کردین خانوم ها چه اسمای سختی دارن واسه لباسا و کاراشون دارن ؟
تاپ،مینی ژوب،مانیکور،پدی کور،بیکینی،شومیز،ماکسی....
مال ما آقایون دیگه پیچیده ترین اسمش عرق گیره!!!

یه همچین موجوداتِ ساده زیستی هستیم :))
 
 
 
مامانم میگه آب جوش میریزی بسم ا… بگو!ممکنه بریزی روی بچه جِن!
میگم:آخه مادر من! مگه جنها بیکارن بچه شونو بیارن تو ظرفشوییه ما؟
میگه: خب بچه ن دیگه ! شیطونن؛ خودشون میان!!

 
 
:
 
مراحل زندگیِ من و ترس از اشخاص :|
.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.
دو سالگی : عباس عاغا :|
چهار سالگی : نمکی :|
شیش سالگی: بچه دزد :|
ده سالگی : تاریکی :|
سیزده سالگی : جن :|
هیجده سالگی : جدایی از دوست دخترم :|
بیست و پنج سالگی : تموم شدن حجم اینترنت :
 
 

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 61 چهارشنبه 10 آبان 1391 نظرات (0)

 




 
چرا الکی‌ میگین همه چی‌ گرون شده؟
منطقی‌ که به قضیه نگاه کنین همچی‌ خیلی‌ ارزون شده!!
مثلا بلیط کنسرت تا پارسال از ۲۰ دلار بود تا۷۰ دلار الان شده از ۸ دلار تا ۳۰ دلار، پراید پارسال میشد ۸هزار دلار الان می‌شه ۳هزار دلار...
یکم منطقی‌ باشین!
 
رفتم کاغذ دیواری بخرم...متری 90 تا 450 هزار تومن!!
حساب کردم بخوام اسکناس 1000 تومانی جاش بچسبونم 82 تومن درمیاد!!
تازه می شه بهش ناخونکم زد!!!
 
می‌گن: خدا آدمایی رو که خیلی دوست داره زیاد امتحان میکنه! اینطورکه من حساب کردم خدا " دیوونه‌ی " منه!!!
 

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 56 سه شنبه 09 آبان 1391 نظرات (1)

 


سه تا زن توی تصادفی کشته شدن و سه تاشون رفتن بهشت!
دمِ درِ بهشت مامور نگهبان گفت:
شما آزادید هر کاری بکنید ، تنها قانون اینجا اینه که : روی اردک ها پا نذارین!
زنها قبول کردن و رفتن توی بهشت. 
خیلی زیبا و سرسبز بود ولی همه جا پر از اردک بود!
همونجا اولین زن پاش رفت روی یه اردک و ازدک له شد...
مامور نگهبان همون لحظه همراه با یه مرد خیلی بدقیافه اومد و گفت :
تو قانون رو نقض کردی و برای تنبیهت باید تا ابد با این مرد بمونی ...
فردا اون روز ، زن دوم پاش رفت روی اردک و مامور نگهبان سریع اومد و همراهش یه مرد زشت دیگه بود و گفت : 
توام قانون رو نقض کردی و باید تا ابد با این مرد بمونی برای تنبیه ...
زن سوم که اینا رو دیده بود خیلی ترسید و حواسشو جمع کرد که پاشو روی اردک ها نذاره!
چند ماه همینجوری گذشت که یه روز نگهبان با یه مرد فوق العاده خوش تیپ و زیبا اومد!نگهبان رو به زن کرد و گفت : شما باید تا ابد پیش همدیگه بمونید ...
زن که توی عمرش همچین مردی ندیده بود با ذوق از مرده پرسید : 
واااای من نمیدونم چیکار کردم که پاداشم تو هستی ..!
مرده گفت : منم چیزی نمیدونم ! فقط میدونم که یه اردک رو له کردم ..!

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 73 سه شنبه 02 آبان 1391 نظرات (0)

 

پسر داییم بعد از 10 سال از آمریکا اومده
نشسته بودیم داشتیم حرف میزدیم حرف شد از گرونی و قیمت دلار
مامانم میپرسه:دلار الان تو آمریکا چنده؟؟؟
من:|
پسر خالم:|
رییس بانک مرکزی:|
خاوری:|
داور آلمانی:|
 
 
 
 
قابل توجه دوستان دهه هفتادی عزیز
اگر سر صف ناظم گفت عجلو نظام لایک نکنینا باید بگین الله اکبر :|
 
 
 
پســـرا 18 مـــاه میــرن خـــدمت
اندازه ی 14 سال خاطره تعریف میکنن !!
همشونــم قهـــــرمان پادگــان بودن:)))
 
 
 
تو اروپا روبات ماهی طراحی کردن که کارش نظافت اقیانوس هستش
تو ایران ملت غیور ما میرن تو دریا ...................
 
 
 
یکی آمد مغازه گفت فلش من فیروز توشه پاکش کن!
خلاصه منم رفتم دنبال یه پوشه می گشتم اسمش فیروز باشه...هر چی گشتم پیدا نشد...گفتم مطمئنی اسمش فیرزوه گفت اره
اصلا انتی فیروزت اپدیت هست؟
من :|
آررمانهای امام :|
نود 32 :|
کاسپر اسکای :|
اسماعيل فلاح صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران لندن:|
حسيني بــاي , خبرنگــار اعزامي به رم :|
 
 
 
 
دختره قیافش شبيه (بقيه پول ماسته)..
هيکلش مث متکا لوله اي بعد تو اينفوش زده:
Im sexy and I know it
اینو کجای دلم بزارم اخه ....
آمریکا کی حمله میکنه ؟
 
 
 
 
یعنی ما اگه تو یه خونه با 10 تا اتاق هم باشیم این 4 تا اعضای خونواده ی ما یه طوری خودشون رو تو خونه پخش میکنن که توی هیچ نقطه ای از خونه نمیشه تنها باشی !! یعنی بارسلونا هم این طوری از فضاهای خالی زمین استفاده نمی کنه !!
 
 
 
 
تا حـالا به بچـه ی 2 , 3 سـاله آدامـس اُکالیـپـتوس اوربـیت دادیـن؟؟ بعـد 20 ثانیـه همـه ی شکـلـک هـای یاهـو رو تـو صـورتـش میتـونیـن ببیـنـین
 
 
 
اونایی که میرن پیتزا فروشی و فست فود
تو اون شلوغی میشینن فقط سالاد سفارش میدن؛
مثِ اونایی ان که میرن تایلند
واسه ادامه تحصیل :|
 
 
 
 
انکار نکنید، همتون حداقل یه بار تو بچگی‌ در یخچال رو آرم میبستین و از لای درش به زور نیگا میکردین ببینین کی‌ چراغش خاموش می‌شه !!!
 
 
 
 
ایرانسل در آینده ایی نزدیک
مشترک گرامی چه خبر؟ مامان بابا خوبن؟
بچه کوچولو چه طوره؟ الهی ایرانسل قربونش بره :-*
مشترک گرامی یه طرح دارم پاییزه یکی سیم کارت بخر ، دوتا ببر
یکی میارم در خونتون یکی می دم به عموتون یکی هم واسه عمتون !
مشترک گرامی کاری باری نداری فعلا ؟
قربونت ایرانسل
 
 
 
من یه سوال دارم
پس کی این ''حقـــــــوق بشـــــــر '' رو میدن؟
 
 
 
یکی از آرزوهام اینه برم توی یه رستوران و وقتی گارسون گفت چی میل میکنید،مثه تو فیلما بهش بگم:همون سفارش همیشگی و سیگارم رو در بیارم و روشن کنم و محو موسیقی در حال پخش شدن توی رستوران بشم!
اصن تنهایی و غصه دار بودن هم باکلاسش خوبه :|
 
 
 
 
من عاشق آخر والیبال نشسته ام که اینا یهو بلند میشن باهم دست میدن انگار دسته جمعی شفا گرفتن
 
 
 
اين دستشويي عموميايي که دراش نصف از بالا نيست نصف از پايين ،
وسطش هم يه سولاخ قد کله من داره ..
ديگه اصن چه کاريه!
يهو بيايم همون وسط دور همی دیگه !;
 
 
 
 
تیمهای لیگ برتر رو می بینی، شک می کنی جدول لیگ برتره یا جدول مندلیفه
آلومینیوم
فولاد
مس
ذوب آهن
نفت
 
 
از این به بعد می‌خوام یه دستکش آشپزخونه باد کنم از زیر لحاف هر شب بذارم بیرون دهن این پشه‌ها سرویس شه باهاش مشغول باشن!!!
 
 
 
امکان نداره بخوای ظرفارو بشوری یه جایی از صورتت خارش نگیره ؟
 
 
 
اصلا همون موقع که معلم اول ابتداییمون اومد گفت :
دستگاه فتوکپی خرابه برگه از دفترتون بکنید ...
باید قید این سیستم آموزشی رو میزدم و میرفتم خارج
رمیصا فخاری فر بازدید : 55 پنجشنبه 27 مهر 1391 نظرات (0)



*هیچوقت همسرتون رو به خاطر عیب هایی که داره سرزنش نکنید*
*چون اون بنده خدا*
*به خاطر همین عیب ها بوده که نتونسته از شما بهتر پیدا کنه !*
*.*
*.*
*.*
*عزیزم*
*خیلی وقته می خوام یه موضوعی رو بهت بگم*
*اما روم نمی شه…*
*من…*
*من عاشقت شده ام*
*با من ازدواج می کنی ؟*
*به نظرت این متن رو واسه اونی که دوستش دارم بفرستم خوبه؟*
*گفتم تو دختری، اخلاق دخترا رو بهتر می شناسی!*
*.*
*.*
*.*
*یه سوال دارم*
*چرا وقتی شلوار سفید میپوشی ، خاکی که میشه رنگش سیاهه !؟*
*ولی وقتی شلوار مشکی میپوشی ، خاکی که میشه رنگش سفیده !؟*
*.*
*.*
*.*
*دو تا توصیه مهم برای زندگی سالم*
*۱٫ همیشه حقیقت رو هرچقدر هم که تلخ و خطرناکه با قدرت بگید*
*۲٫ بلافاصله پس از گفتن فرار کنین !*
*.*
*.*
*.*
*آیا از بستن بند کفشتون خسته شدید؟*
*نگران نباشید*
*کافیه بند کفشتون رو با هدفونتون عوض کنید*
*وقتی حواستون به هدفون نیست خودش گره میخوره !*
*.*
*.*
*.*
*شوهر چیست !؟*
*شخصی است که آشغالارو می ذاره دم در*
*و چنان قیافه ای می گیره انگار همه خونه رو تمیز کرده !*
*.*
*.*
*.*
*پسر : کجا میری ؟*
*دختر : میرم خودکشی کنم*
*پسر : پس چرا اینقد آرایش کردی ؟*
*دختر : آخه فردا عکسم تو روزنامه ها چاپ میشه ! [image: :D] *
*.*
*.*
*.*
*دیگه به من زنگ نزن*
*حالا شناختمت*
*من نمیتونم دیگه با تو باشم*
*ازت بدم میاد*
*بی لیاقت*
*خداحافظ*
*“این آخرین جمله ای بود که همسایمون به شوهرش گفت”*
*میخاستم تو ام در جریان باشی عزیزم !*
*.*
*.*
*.*
*اگه قرار باشه بین عشقت و ۱ میلیون دلار یکی رو انتخاب کنی*
*اولین چیزی که با اون پول می خری چیه !؟*
*.*
*.*
*.*
*سلام خوبی ؟*
*همین الان یه حس بدی بهم دست داد*
*ولی من بهش دست ندادم*
*اینقدر ضایع شد !*
*.*
*.*
*.*

*همیشه با کسی رفاقت کن و دوست باش*
*که وقتی دعوات شد زورت بهش برسه و بتونی بزنیش !*
*.*
*.*
*.*
*مرا اینگونه باور کن :*
*کمی خسته کمی تنها*
*کمی از یاد رفته ٬کمی مغرور*
*کمی بی کَس ٬ کمی گستاخ*
*کمی سر خوش*
*کمی….. کمی باور کردنم سخته !!؟؟*
*.*
*.*
*.*
*یه مرغ دارم پنج کیلو ، روزی ۲ تا تخم میذاره*
*(معاوضه با زمین یا ویلا ! )*
*.*
*.*
*.*
*۱ قانون تنبلی هست که میگه :*
*اگه یه چیزی افتاد پشت تختت ، برای همیشه اونجا میمونه !*
*.*
*.*
*.*
*همه شب فکرم این است و همه شب سخنم !*
*گر روم دیر به منزل ، چه بگویم به زنم !*
*.*
*.*
*.*
*یه سوال دارم*
*هنوز هم نمیدونم*
*هر روز که میگذره*
*از عمرم کم میشه یا به عمرم اضافه میشه !؟
میشه راهنماییم کنی !؟*
*.*
*.*
*.*
*در جواب به کسانی که وقتی دستتو می کنی تو دماغت*
*میگن : “داری شماره ی فلانی رو می گیری ؟”*
*باید سریع دستتو دربیاری و بگی “بیا با تو کار داره” !*
*.*
*.*
*.*
*یکی از رموز ماندگاریه دوستی ها اینه که هر کسی دُنگ خودش رو بده !*
*.*
*.*
*.*
*خوب هم که باشی ، از بس بَدی دیده اند*
*خوبیهایت را باور نمیکنند.*
*نفرین به شهری که در آن غریبه ها آشناترند*
*.*
*.*
*.*
*یه وقتایی هم هست سر کلاس از بغل دستیت میپرسی چیزی میفهمی ؟*
*اونم میگه نه بابا*
*ینی اون لحظه انگار دنیا رو بهت دادن :دی*
*.*
*.*
*.*
*دوستم میگفت پیاز تنها ماده غذایی هست که میتونه اشک آدمو در بیاره*
*من برای اینکه ثابت کنم اشتباه میکنه یه نارگیل برداشتم و زدم تو سرش*
*اونم کاملا به اشتباهش پی برد [image: :)] *
*.*
*.*
*.*
به یک اتفاق خوب جهت افتادن نیازمندیم! خرید در محل!
.
.
.
اگه پنج تا دونه پاستیل داشته باشم و دوستم دو تاش رو برداره
من میمونم و یه دوست مرده و پنج تا دونه پاستیل
درس حساب کردم !؟
.
.
.
این چند روزه بس که با کامپیوتر کار میکنم قاط زدم
امروز قوری از دستم افتاد کف آشپزخونه کثیف شد
داشتم دنبال ctrl+z میگشتم [image: :)] )
.
.
.
من : دلار شده ۳۵۰۰
دوستم : کجای کاری شده ۴۰۰۰
من : نه بابا من لحظه ای دارم چک میکنم از تو اینترنت
دوستم : برو بابا اینترنتت قدیمیه ! [image: :)] )
.
.
.
زندگی به من آموخت هر چیز قیمتی دارد پنیر مجانی فقط در تله موش یافت می شود !
. . . نبوغ و نقشه هایی که من در فرار کردن از مدرسه داشتم مایکل اسکوفیلد توی
فرار از زندان نداشت من حیف شدم! . . .

توی تاکسى اگه دقیقا جایى که میخواى
پیاده شى به راننده بگى، ۵۰ متر جلوتر وامیسته! ولى اگه ۵۰ متر قبل از مقصد
بگى فورا ترمز میگیره !!:|

. . . یه فامیل داریم ۲۸ ساله بیکاره! اگه دو سال
دیگه بیکار بمونه بازنشسته میشه؟ . . .

همسرت را قبل از ازدواج بیازما نه
یکبار ، بارها اما بعد از ازدواج آزمایشش نکن در آزمونها همراهیش کن !

. . .
از والدین محترم تقاضا دارم وقتی توی یه محیط پر رفت و آمد بچه تون رو به صورت
افقی بغل میکنین ، حتما کفشاشو دربیارین . . .

دختره بهم زنگ زده جای اینکه من
بگم شما اون میگه شما! منم در عین ناباوری گفتم ببخشید اشتباه برداشتم خداحافظ
. . .

یه بار جوگیر شدم سی‌دی شجریان خریدم صبح از خونه راه افتادم گذاشتم
رسیدم محل کارم هنوز شروع نکرده به خوندن . . .

چیز چیست ؟! کلمه ایست شگفت
انگیز در زبان فارسی که میتواند جایگزین تمـــام کلمات دیگر شود )

. . . پدر و
مادر عزیز اگه صبح وقتی که از خونه بیرون میرین من پای اینترنتم و وقتی که
برمیگردین خونه من بازم پای اینترنتم الزاما معنیش این نیست که از وقتی رفتین
تا وقتی که اومدین من پای اینترنت بودما ! با تشکر فراوان !

. . . داداشم یه
گوشه خونه لاتی نشسته بود همه بهش خندیدیم بعد پسر داییم بهش میگه بیا از دور
خودتو ببین خیلی خنده دار شدی ! . . .

دقت کردین وقتی یکی میره خارج اولین
کاری که میکنه گرفتن عکس با شلوارک تو خیابون هستش ؟؟ . . .

یه مگس رو هوا بود
در یک چشم به هم زدن رو هوا گرفتمش با کلی افتخار به بابام گفتم حال کردی ؟؟!!
سرش رو تکون داد گفت خاک بر سرت ، جوونای هم سن تو هواپیمای بدون سرنشین
میگیرن رو هوا ، تو هنوز مگس شکار میکنی . . .

تنهایی‌ یعنی مادری که تو رو ۹
ماه تو شکمش تحمل کرد ولی تو بعضی‌ مواقع طاقت نداری یه لحظه تحملش کنی‌ . .


. رفتم عکس ۳*۴ گرفتم خانومه انقد با فوتوشاپ بهش ور رفت که الان نیم ساعته
نشستم به عکسه نگا میکنم تا به جا بیارمش ! . . .

دیروز، پینوکیو آدم شد و
امروز ، آدمها پینوکیـو !

 

من از عاقبت مادربزرگ می ترسم اگر فردا ، شنل قرمزی
گرگ شود . . . . . .

ﻳـــﻪ ﻭﻗتی ﻓﺮﺍﻣﻮﺷـی ﻳــﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭی ﺑﻮﺩ ﻣﺜﻞ ﺍﻻﻥ ﻧﺒـــﻮﺩ ﻛﻪ
ﻧﻌـمت ﺑﺎﺷه…! . . .

ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﺩﻟﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺗﺎﮐﺴﯿﺎ ﻣﯿﺴﻮﺯﻩ … ﺩﺍﺭﻥ ﯾﻪ
ﺟﺮﯾﺎﻧﯿﻮ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺟﻠﻮﯾﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﻦ ، ﺟﺎﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﯾﻬﻮ
ﻣﺴﺎﻓﺮِ ﻣﯿﮕﻪ : “ﺁقا ﻣﺮﺳﯽ ﻫﻤﯿﻨﺠﺎ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻢ” یکی نیست به اینا بگه چرا با
احساسات مردم بازی می کنید

تعداد صفحات : 13

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2692
  • کل نظرات : 185
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 65
  • آی پی دیروز : 54
  • بازدید امروز : 126
  • باردید دیروز : 136
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 1,322
  • بازدید ماه : 4,138
  • بازدید سال : 27,893
  • بازدید کلی : 283,895