loading...
حرفهای رنگین کمانی
رمیصا فخاری فر بازدید : 81 جمعه 13 مرداد 1391 نظرات (0)

 

 

کارمند موجودی است گوش به زنگ که مدام مال دیگران را می شمارد.
دایم به فکر کار دوم است. از غذا همیشه ناراضی است. جملاتش شرطی بوده و معمولا با: اگر من اینطور بودم، اگر این‌جوری بود، اگر مجرد بودم و اگر.... شروع می‌گردد ولی به هیچ چیز مثبت قابل لمسی ختم نمی‌شود.
همیشه دوستانی دارد که موفق و پولدار شده‌اند. حسرت گذشته را می‌خورد که چرا زمین و ملک و طلا نخریده. (بعد از هر افزایش ناگهانی یادش می‌افتد) ناراحتی کم پولی و زندگی سخت خود را با دیدن در باز دستشویی به سرعت فراموش می‌کند و خیلی خوشحال می شود.
همیشه دیر می رسد. (به هر چیزی که فکر کنی)
بازنده هر معامله خارج از محل کار خود است. (هارت و هورتش مال همکارانش است).

خیلی احتیاط می کند برای سلامتیش امّا همیشه شکم دارد، کمر درد دارد و کچل می شود.
دست به کار بزرگی بزند مثلا یک ماشین با کلاس بگیرد تا مدت ها هر ماه کم می‌آورد.
هنوز کلاس زبان می رود.
هی می خواهد از مملکتش برود ولی هی شرایط سخت تر می‌شود.
معلوم نیست در زندگی در چه چیزی استعداد دارد و یا علاقه مند چیست (بسته به شرایط و جو حاکم، علایق و استعدادش در حال تغییر است).
با دیدن یک ساختمان شیک همیشه به این موضوع فکر می‌کند که اگر این ساختمان مال خودش بود دیگر هیجوقت کار نمی‌کرد. (و خیلی سریع تعداد واحدها در هر طبقه ضربدر تعداد طبقات ضربدر حدود مبلغ اجاره هر واحد)
هر زمانی که به کارمند مراجعه کنی می‌خواهد تا آخر سال (همان سالی که به او مراجعه کردی) از شرکت برود و تو و همه آدم‌های ذلیل را به حال خودش بسپارد. تو هم مدت ها احساس پوچی و ذلالت می‌کنی!!!!!!!
تمام همّ و غمش اینست که چرا از توانایی‌ها و استعدادش استفاده نمی‌شود. فکر می‌کند با هر چای سبز کیسه‌ای که می‌خورد چه خدمتی به سلامتی بدنش می‌کند.
 
 

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 86 پنجشنبه 12 مرداد 1391 نظرات (0)

 

طرز تهیه اشکنه رو که تا الان همه یاد گرفتن دیگه ،

ارزیابی قیمتش رو خدمتتون عرض میکنم برای ۵ نفر کم غذا
۶ عدد تخم مرغ = ۲۱۰۰ تومن
نیم کیلو سیب زمینی = ۹۰۰ تومن


کره ۱۰۰ گرمی = ۸۰۰ تومن
پیاز ۱۰۰ گرم = ۲۰۰ تومن
ارد و مرزنجوش و فلفل نمک و زردچوبه = ۵۰۰ تومن
۶ تا نون لواش = ۱۲۰۰
۵۹۰۰ تومن هر وعده
۵۹۰۰ ضربدر ۲ وعده در روز ضربدر ۳۰ روز = ۳۵۴۰۰۰ تومن

حقوق کارگر در ماه ۳۸۹،۷۵۴ تومن !!!
 
 
رمیصا فخاری فر بازدید : 79 چهارشنبه 11 مرداد 1391 نظرات (0)

حیوانات دوست داشتنی و بانمکی که در اینجا می بینید توسط افرادی مهربان و باتجربه بزرگ شده یا نجات یافته اند و عکاسی به نام شارون مونتروس از آنها عکس گرفته است.



















رمیصا فخاری فر بازدید : 64 چهارشنبه 11 مرداد 1391 نظرات (0)

شهروند نوجوان: گریه و زاری راه می اندازد ومادرش را صدا می زند!

شهروند دهه 70 (مذکر): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از جیب شلوار قرمزرنگش درمی آورد و آهنگ «نازنین ناز نکن درو رو کسی باز نکن ...» را گوش می دهد!

شهروند دهه 70 (مونث): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از کیف رنگی رنگی اش درمی آورد و اپلیکیشن تبدیل موبایل به آینه را فعال می کند. سپس با کمک آینه مشغول زیباسازی صورت خود می شود!

شهروند دهه 60 (مذکر): در فکر این است که آیا پدرش برای تنبیه، در را از پشت قفل کرده است؟! آیا نامزدش که نیم ساعت دیگر سر چهار راه انقلاب با هم قرار داشتند، رابطه اش را با او به هم می زند؟ آیا گشت ارشاد نامزدش را دستگیر می کند؟! آیا مادرش در مورد بویِ بدِ لباس هایش فکر بدی می کند؟! آیا در این لحظه دارند از او فیلم می گیرند تا علیه اش در دادگاه استفاده کنند؟ آیا زنده خواهد ماند؟! آیا ... در حالی که همینطور به فکرهایش ادامه می دهد، با نگرانی از جیب شلوار جین آبی رنگش، یک سکه در می آورد و با آن به درِ دستشویی می زند!

شهروند دهه 60 (مونث): در فکر این است که آیا پسرهای هم دانشگاهی اش با او شوخی کرده و در را از پشت قفل کرده اند؟ اگر خواستگارش این موضوع را بفهمد؟! اگر تا شب اینجا بماند و درِ خوابگاه بسته شود؟! اگر به خانواده اش در شهرستان اطلاع بدهند؟! اگر پدرش دیگر اجازه ادامه تحصیل به او ندهد؟! اگر او را مجبور کنند تا با پسرِ مش قاسم ازدواج کند؟! اگر از پسر مش قاسم بچه دار شود؟! اگر مجبور باشد تمام عمرش را خانه داری کند؟! اگر ... در حالی که برای سرنوشت شوم خودش گریه می کند از داخل کوله لپ تاپش یک آینه درمی آورد و ریمل های ریخته شده روی صورتش را پاک می کند!

شهروند دهه 50 (مذکر): یاد جوانی های خود می افتد که چقدر پر زور بود و می توانست در دستشویی را از جا بکند! از جیب شلوار پارچه ای خاکستری رنگش، یک ماژیک درمی آورد و روی در دستشویی یادگاری و شعر می نویسد!

شهروند دهه 50 (مونث): به خودش تلقین می کند که برای رسیدن به آرمان های برابری حقوق زنان با مردان، باید این شرایط سخت را تحمل کند. در همین حال سعی می کند تصویر خودش را در کاشیِ سفید دستشویی ببیند و جوش سه روز مانده روی صورتش را منهدم کند!

شهروند زندانی: سعی می کند با یک قاشق چایخوری دیوار دستشویی را خراب کند تا بتوان از مسیر فاضلاب فرار کند!

شهروند روشنفکر: از وقت به دست آمده نهایت استفاده را می کند و از داخل تبلتش مشغول خواندنِ ایبوکِ «جامعه باز و دشمنان آن» (کارل پوپر) می شود!

شهروند روشنفکر نما: یک گوشه ای می نشیند و سیگار می کشد!

شهروند شاعر: شعر می سراید؛ «سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند / و با این بو اگر در پشت در مانند، درمانند!»

شهروندن فرهیخته: در هر شرایطی به فرهنگ سازی فکر می کند. از داخل کلاسورش یک روان نویس مشکی درمی آورد و با خط نستعلیق روی در دستشویی می نویسد:

ای دوست، بعد از هر فشار و کِش مکش
لطفا سیفون بالای سرت را بکش

شهروند متوقع: سیفون را می کشد و می گوید: «بیا اینم سیفون، حالا در رو باز کن بیام بیرون!»

شهروند مهندس: سعی می کند با باز کردن لولای در، از دستشویی خارج شود.

شهروند فیزیکدان: از فرمول فشار (P=F/A) استفاده می کند. شیر آب را تا انتها باز می کند و مسیر آب را به طرف در خروجی می گیرد، سپس با کمک انگشت شستش، دهنهِ شلنگ را تنگ و تنگ تر می کند تا با کم شدن سطح (A) فشار افزایش یابد و بتواند در را سوراخ کند!

شهروند کامپیوتردان!: برق دستشویی را یک بار خاموش و روشن (ری استارت!) می کند، سپس دستگیره در را فشار می دهد تا ببیند آیا قفل در باز شده است یا نه؟!

شهروند اختلاسی: به نگهبان یک میلیارد رشوه می دهد تا در را برایش باز کند.

پوتین: به مدمدوف زنگ می زند و گرای دستشویی را به او می دهد. بعد از چند دقیقه یک هلیکوپتر نظامی بر بالای دستشویی ظاهر می شود.کماندوها سقف دستشویی را به وسیله موشک آر پی جی منفجر می کنند و با کمک عملیات راپل، پوتین را از دستشویی به داخل هلیکوپتر می آورند! پوتین مدمدوف را بغل می کند و در گوش اومی گوید: «نشون دادی که لیاقت داری باز هم بعد از من رئیس جمهور بشی! دیگه داشتم خفه می شدم!»

دولت: به رئیس دفترش زنگ می زند تا از شهرداری به دلیل ترویج بی بند و باری، تجاوز به حریم خصوصی شهروندان، سوء استفاده از اموال عمومی، گران شدن سکه! افزایش بیکاری، مهاجرت پرستاران و ... شکایت کند!

شهروند نگران: با 125 تماس می گیرد.

شهروند خیلی نگران: با 115 تماس می گیرد!

شهروند رِند: نوشته های رویِ در و دیوارِ دستشویی را می خواند و برخی از شماره ها را در موبایلش ذخیره می کند!

شهروند معمولی: کمی در را فشار می دهد، در باز می شود، دستش را داخل روشویی می شورد، آبی به موهایش می زند و خارج می شود!

رمیصا فخاری فر بازدید : 82 چهارشنبه 11 مرداد 1391 نظرات (0)

 


مرغ در فیسبوک نوشت: 
دمم گرم! بالاخره پرواز یاد گرفتم! کیف می کنین چطوری تونستم از سفره های مردم بپرم؟! 


و اما کامنت هایی که برای مرغ رسیده است بدین شرح می باشد: 

خروس: ابرو می اندازی، بالا، بالا؛ می دونم سرت شلوغه حالا! 

مرغ: آقای خروس! ده دفعه گفتم بهت شماره نمیدم؛ لطفا دیگه برام کامنت نذار؛ وگرنه از توی لیست دوستانم پاکت می کنم! 

پنگوئن: خواهشا! بگو چطوری تونستی بپری! دومین آرزوی من اینه که بتونم پرواز کنم! 

مرغ: اینطوری که نمیشه گفت؛ خیلی بحثش تخصصیه؛ راستی اولین آرزوت چیه؟! 

پنگوئن: اولین آرزوم اینه که ازم عکس رنگی بگیرن؛ یعنی میشه علم اینقدر پیشرفت کنه که این اتفاق بیفته؟!

نخود هر آش: ببخشید شما روزی چندتا تخم می ذارین؟! 

مرغ: این مسئله خصوصیه؛ لطفا وارد حریم شخصی من نشین! 

نخود هر آش: بگو دیگه؛ لطفا! 

مرغ: من اصلا تخم نمی ذارم؛ هیکلم خراب میشه! 

ماهی: هه! زیاد به پروازت نناز؛ شنیدم ذرت و کنجاله سویا گرون شدن؛ امروز فرداست که از گشنگی بمیری بیچاره! 

روباه: اگه یک وقت به خاطر نداشتن غذا، خواستی خودکشی کنی من درخدمتم! بهم تک بزنی دو سوته میام دم آغلت می خورمت! 

مرغ: نخیر! مگه دیشب اخبار رو ندیدین؟! یک عالمه غذا برام وارد کشور شده؛ از اون لحاظ مشکلی ندارم! 

روباه: به! به! این عکس جدیدت رو که گذاشتی خیلی خوشگل شدی؛ چه سری، چه دمی، عجب پایی! 

مرغ: الکی زور نزن! من داستانت رو با اون کلاغه که قالب پنیری بر دهن داشت رو خوندم؛ گول نمیخورم! 

قشرآسیب پذیر: ببخشید؛ شما؟! 

مرغ: من مرغم دیگه؟! به همین زودی منو فراموش کردین؟! 

بوقلمون: دمت گرم! جای منو گرفتی! قبلا غذای پولدارها «نون و بوقلمون» بود؛ حالا شده «نون و مرغ»؛ چطوری اینقدر یک شبه تونستی پله های ترقی رو بالا بری و پیشرفت کنی؟! دست ما رو هم بگیر! 

خروس: بیا با هم دوست شیم؛ بیا تشکیل خانواده بدیم! 

مرغ: برو بابا! ما خیلی اختلاف طبقاتی داریم؛ هر وقت تونستی مثل من پرواز یاد بگیری بیا خواستگاریم! 

خروس: برو بابا! اصلا می رم با همین مرغ های یخ زده ازدواج میکنم! 

روباه: یک وقت این کار رو نکنی خروس؛ مرغ های یخ زده واقعا «سرد» هستن؛ به درد تو نمی خورن! 

خروس: خب می رم با یکی از این مرغ های پرکنده که پشت ویترین مغازه ها گذاشتن مزدوج میشم! بای، بای! 

رمیصا فخاری فر بازدید : 66 سه شنبه 10 مرداد 1391 نظرات (0)

 


 این خیلی بده که یه آهنگ عاشقانه شما رو یاد 4 - 5 نفر بندازه ....
------------------------------
 
 کاش یکی بود تو اینترنت چایی پخش میکرد دیگه از پا کامپیوترم بلند نمیشدیم
------------------------------
 
  میگن پول خوشبختی نمیاره ... ولی من ترجیح میدم توی لامبورگینی گریه کنم...
------------------------------
 
با اعلام وزیر آموزش و پرورش مبنی بر جداسازی کتاب درسی دختران و پسران، نام
دهقان فداکار در کتاب درسی دختران به صغریِ فداکار تغییر یافت!
ولی نتونست لباسشو در بیاره و همه مسافران کشته شدند..!!
 
------------------------------
با توجه به نزدیک شدن قیمت نان به سکه، بزودی نان به شکل :ربع نان، نیم نان، تمام نان،طرح قدیم (برشته)،طرح جدید (دور خمیری)عرضه می گرد
 
.. . . .
 
آیا از کمبود شخصیت رنج میبرید؟
آیا انسان بی مزه ای هستید؟
آیا از داشتن لهجه شهر و دیار خود رنج میبرید؟
اصلا نگران نباشید!
شما با خرید یک خودرو 200-300 میلیون تومانی با شخصیت ترین و با مزه ترین فرد
روی کره زمین میشوید!
تازه به شما مهندس و دکتر هم میگن.!!
اینو شخصا دیدم که میگم!!!
 
-------------------
نانوایی ها بعد از هدفمند شدن:
سلام. به سیستم گویای نانوایی شاطر اکبر خوش آمدید؛
جهت اطلاع از قیمت نان عدد 1،
ثبت نام خرید نان به صورت قسطی عدد 2،
طرحهای تشویقی رنگی عدد 3 و شرکت در قرعه کشی پنج نان رایگان در هفته عدد 4 را
فشار دهید....!!!

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 65 سه شنبه 10 مرداد 1391 نظرات (0)

 

 

سلامتی همه مرداااااااااااااا
چرا قدر آقایون رو نمی دونید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟crying
كم شما غذا درست کردین  و اونا زخمت خوردنش و کشیدن؟؟؟؟
کم براتون ظرفا رو آوردن تو آشپز خونه که شما بشورین و اونا هم با اون همه خستگی تشویقتون کردن؟؟
كم دم به ساعت سوسك گرفتن؟

وقتي مزاحم داري، با آرامشي تند يه بادمجون مي كاره زير چشم طرف؟
قدتون كه نمي رسيد، كاسه و بشقاب و ليوان و خلاصه كل آشپزخونه رو اورد پايين؟
اگه مردا نباشن كي واستون میره تو فیس بوک کامنت ميذاره؟surprise
كي پست هاتون رو مي خونه و تند تند لايك مي زنه؟angel
كي الكي الكي فدا مداتون ميشه توي عكساتون؟angelsurprise


بله!
يكم قدر آقايون رو بدونيم!

 

 

رمیصا فخاری فر بازدید : 62 دوشنبه 09 مرداد 1391 نظرات (0)

 

از طرف مدرسه به پسر داییم گفتن برو درباره “عمه ی عطار” تحقیق بنویس، کل فامیل رو بسیج کرده که درباره “عمه ی عطار” مطلب جمع کنن، آخرشم به هیچ جا نرسیدیم! اصلا هیچ منبعی درباره خانواده پدری عطار پیدا نمی‌شد.
زن داییم رفته مدرسه داد و بیدار که این چه تحقیقی به بچه مردم میدین! عمه ی عطار به چه درد بچه می‌خوره آخه!؟ مدیر مدرسه هم گفته خانم موضوع تحقیق اصلا “عمه ی عطار” نبوده “ائمه ی اطهار” بوده!!

mailmail

رمیصا فخاری فر بازدید : 71 شنبه 07 مرداد 1391 نظرات (0)

همه چیز را به مردها بسپارید...

مــــردها همه چیز را درست میکنند !! ...

!من درستش میکنم
http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/02.jpg

کمربند ایمنی خراب شده؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/03.jpg


تلویزیون از میزش بزرگتره؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/04.jpg


اوه  در بازکن نداریم؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/05.jpg


اتاقت کم نوره؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/06.jpg


دوشاخه برقیت استاندارد نیست؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/07.jpg


پخش ماشین رو بردن؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/08.jpg


قفسه کتابها زیر فشار داره میشکنه؟

!من درستش میکنم

(ترجمه: این کتابها فقط برای منظور حفظ سازه اینجا قرار دارند و فروشی نیستند)
http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/09.jpg



یخدون نداریم؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/10.jpg


نور نمیذاره صفحه خودپرداز رو ببینی؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/11.jpg


ماشین خارجی خریدی؟ عادت داری فرمونت سمت راست باشه؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/12.jpg


ماهواره توی بارون از کار میافته؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/13.jpg


قهوه جوش نداری؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/14.jpg


توی این بارون موتور برف پاک کن خراب شد؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/15.jpg


قفسه داره میافته؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/16.jpg


چرخها رو دزد برد!؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/17.jpg


اگه میز بشکنه چی؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/18.jpg


اگزوز شکسته و میخوره کف خیابون؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/19.jpg


هر سیمی رو جدا میکنی از پشت میز می افته رو زمین؟

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/20.jpg


آخی  شهرتون اسکیت برد نداره

!من درستش میکنم


http://www.redlink1.com/mydocs/group/77/21.jpg

 

تعداد صفحات : 13

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2692
  • کل نظرات : 185
  • افراد آنلاین : 15
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 72
  • آی پی دیروز : 54
  • بازدید امروز : 137
  • باردید دیروز : 136
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 5
  • بازدید هفته : 1,333
  • بازدید ماه : 4,149
  • بازدید سال : 27,904
  • بازدید کلی : 283,906