پــدر...
چه واژهء عجیبی، ولی بسیار آشنا
مردی در منتهای محبت،ولی بی صدا وخاموش
با نگاهی نافذ ولبخندی پنهان زیر لب
و دلی به وسعت دریا ولی بی خروش
چه واژهء عجیبی، ولی بسیار آشنا
مردی در منتهای محبت،ولی بی صدا وخاموش
با نگاهی نافذ ولبخندی پنهان زیر لب
و دلی به وسعت دریا ولی بی خروش
غمی در دل و نگران برای خانواده
مردی در سایه ، که در خانه آخرین کس است که به چشم میاید، آنهم گاهی...
او پدر است که در خانه دیده نمیشود او را ببینید ... او وجود دارد
به او بگوئید دوستش دارید ... اگر براستی دوستش دارید
مردی در سایه ، که در خانه آخرین کس است که به چشم میاید، آنهم گاهی...
او پدر است که در خانه دیده نمیشود او را ببینید ... او وجود دارد
به او بگوئید دوستش دارید ... اگر براستی دوستش دارید