loading...
حرفهای رنگین کمانی
رمیصا فخاری فر بازدید : 81 یکشنبه 16 تیر 1392 نظرات (1)

علامه جعفری می گفتند توی یکی از زیارت هام که مشهد رفته بودم، به امام رضا گفتم: «یا امام رضا! دلم می خواد توی این زیارت، خودم رو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو می بینی. نشونه اش هم این باشه که تا وارد صحن شدم، از اولین حرف اولین کسی که با من حرف می زنه، من پیامت رو بگیرم.»

گفتند وارد صحن که شدم خانمم رو گم کردم. این ور بگرد، اون ور بگرد، یه دفعه دیدم داره می ره، خودم رو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم که "کجایی؟" روشو که برگردوند دیدم زن من نیست. بلافاصله بهم گفت: «خیلی خری!». حالا من هم مات شده بودم که امام رضا عجب رک حرف می زنه! زنه دید انگار دست بردار نیستم دارم نگاهش می کنم گفت «نه فقط خودت، پدر و مادر و جد و آبادت هم خرند!».

علامه می گن این داستان رو برای شهید مطهری تعریف کردم تا ۲۰ دقیقه می خندید!

خاطره، لطیف و صادقانه است؛ حال، مقایسه کنید با گزافه گو هایی که ادعای ارتباط با امام زمان می کنند.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری در تاریخ 1399/04/05 و 22:48 دقیقه ارسال شده است

با سلام
احترماً به اطلاع میرساند که مطلبی که از علامه جعفری درباره زیارت ایشان به مشهد در صفحه خود نوشته اید، کاملاً دروغ و جعلی است و برای ایشان اتفاق نیفتاده است، بلکه مربوط به یکی از دوستانشان است. لطفاً لینک زیر را نگاه کنید تا اصل ماجرا را از زبان خود ایشان بشنوید. لطفاً مطلب را از صفحه خود پاک کنید. ممنون
https://www.aparat.com/v/uCIkf


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2692
  • کل نظرات : 185
  • افراد آنلاین : 101
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 272
  • آی پی دیروز : 62
  • بازدید امروز : 927
  • باردید دیروز : 291
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 2,156
  • بازدید ماه : 6,419
  • بازدید سال : 30,174
  • بازدید کلی : 286,176