loading...
حرفهای رنگین کمانی
رمیصا فخاری فر بازدید : 80 دوشنبه 13 خرداد 1392 نظرات (0)

کی از دانشجویان قدیمی که سال ها قبل در آلمان درس می خواند ، تعریف می کرد که در مقطعی یک کالا - احتمالاً روغن یا برنج دچار کمبود و گرانی شد.
رادیو و تلویزیون اعلام کردند که در فلان فروشگاه ها ، این کالا را به قیمت ارزان عرضه می کنند تا کسانی که بنیه مالی مناسبی ندارند ، از این فروشگاه ها خرید کنند.
من و دوستانم ، به همان سبک و سیاق ایرانی ، فرصت را مغتنم شمردیم و به چند فروشگاه مراجعه کردیم و از هر کدام به اندازه سهمیه ای که می دادند ، خریدیم و به خانه مان که در آن مستأجر بود ، بازگشتیم.
هنگام ورود ، صاحبخانه را که پیرزنی 80 ساله بود دیدیم. نگاهی به کیسه هایی که در دست داشتیم کرد و پرسید: این ها چی هستند؟ 
با شور و شوق برایش از زرنگی مان گفتیم و به او هم آدرس فروشگاه ها را دادیم و اعلام آمادگی کردیم که اگر بخواهد ،فردا برای او هم خرید ارزان کنیم.
پیر زن آلمانی به حرف هایمان گوش داد و سپس گفت: فردا به جای خرید برای من ، خانه مرا تخلیه کنید و از اینجا بروید!
با تعجب علت را پرسیدیم ؛ گفت: شما با این خریدهای مازاد بر نیازتان ، به جامعه آلمان خیانت کردید ؛ خانه من جای خیانتکاران نیست.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2692
  • کل نظرات : 185
  • افراد آنلاین : 26
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 66
  • آی پی دیروز : 62
  • بازدید امروز : 139
  • باردید دیروز : 291
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 1,368
  • بازدید ماه : 5,631
  • بازدید سال : 29,386
  • بازدید کلی : 285,388