loading...
حرفهای رنگین کمانی
رمیصا فخاری فر بازدید : 89 سه شنبه 14 آذر 1391 نظرات (0)

 


08.jpg
 
 


در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران غذا فروشی داشت.


مرحوم حاج میرزا احمد عابد نهاوندی معروف به« مرشد چلویی»


روی تابلوی بالای دخل مغازه اش نوشته شده ب

ود:« نسیه و وجه دستی داده می شود، حتی به
 
جنابعالی به قدر قوه»

مرحوم مرشد در جلوی آشپزخانه ای که ایستاده بود، گفته بود کسانی که
 
می خواهند غذا بیرون ببرند، هدایت کنید تا از نزد او بگذرند چون بیشتر
 
کسانی که غذا بیرون می بردند،
 
بچ

ه ها و نوجوانانی بودند که برای کارفرمایان وصاحبان مغازه های بازار غذا
 
می گرفتند و می بردند و خودشان از آن غذا محروم بودند. مرحوم مرشد
 
کودکی که با ظرف غذا در دست، نزد او می آمد قدر پلوی زعفرانی روی
 
بادیه او می ریخت و ظرف را کامل می کرد و بعد تکه کباب یا لقمه گوشت
 
یا اگر تمام شده بود، ته دیگی زعفرانی داخل روغن می کر
 
د و دهان آن پسربچه یا نوجوان می گذاشت.
 

و همین طور فقیران و مسکینان صفی داشتند که از داخل راهرو شروع
 
می شد و به اول سالن مغازه ختم می گشت. افراد فقیری که معمولاً
 
عائله مند بودند و بعضی مورد شناسایی مرحوم مرشد قرار داشتند،
 
هر روز می آمدند و به نسبت تعداد عائله خود غذای رایگان و خرجی
 
یومیه می گرفتند.


این شعر از آن مرحوم است:

کو آن کسی که کار برای خدا کند؟
بر جای بی‌وفایی مردم وفا کند

هرچند خلق سنگ ملامت بر او زنند
بر جای سنگ نیمه شبها دعا کند

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2692
  • کل نظرات : 185
  • افراد آنلاین : 112
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 280
  • آی پی دیروز : 62
  • بازدید امروز : 1,012
  • باردید دیروز : 291
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 2,241
  • بازدید ماه : 6,504
  • بازدید سال : 30,259
  • بازدید کلی : 286,261